جدول جو
جدول جو

معنی سوسک شدن - جستجوی لغت در جدول جو

سوسک شدن
از رورفتن، بور شدن، خیت شدن، از میدان به دررفتن، تحقیر شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
بر روی اسب یا مرکب دیگر نشستن، برنشستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
روشنایی دادن چراغ کم نور
فرهنگ فارسی عمید
نور ضعیف دادن سوزدن: چراغهای کم نور در آن کوچه غم افزا سوسو می زد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوخت شدن
تصویر سوخت شدن
از بین رفتن نابود شدن یا سوخت شدن مطلب. پرداخت نشدن طلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
بر مرکبی نشستن و از جایی به جایی رفتن رکوب
فرهنگ لغت هوشیار
خرد شدن، کم وسعت و کم حجم شدن، اندک گشتن، مورد توهین قرار گرفتن، خفیف شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوست شدن
تصویر دوست شدن
همدل و مهربان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
((زَ دَ))
روشنایی اندک که از دور دیده شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوچک شدن
تصویر کوچک شدن
((~. شُ دَ))
کوتاه و تنگ شدن، حقیر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوچک شدن
تصویر کوچک شدن
Shrink
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
Flicker
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
Board
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دوست شدن
تصویر دوست شدن
Befriend
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
сідати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
登上
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
闪烁
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دوست شدن
تصویر دوست شدن
交朋友
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کوچک شدن
تصویر کوچک شدن
зменшуватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
wsiadać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
mrugać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دوست شدن
تصویر دوست شدن
zaprzyjaźnić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کوچک شدن
تصویر کوچک شدن
сокращаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
мигать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
мигати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دوست شدن
تصویر دوست شدن
подружитися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کوچک شدن
تصویر کوچک شدن
kurczyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کوچک شدن
تصویر کوچک شدن
schrumpfen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
einsteigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
flackern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دوست شدن
تصویر دوست شدن
sich anfreunden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سوار شدن
تصویر سوار شدن
садиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دوست شدن
تصویر دوست شدن
подружиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کوچک شدن
تصویر کوچک شدن
encolher
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
piscar
دیکشنری فارسی به پرتغالی